استفاده از عقل برای تبیین معارف الهی از دیرباز موردتوجه اندیشمندان قرار گرفته است، در قرآن کریم نیز بهرهگیری از عقل مورد تاکید است در بسیاری از آیات قرآن کریم واژههای: تعقلون، تدبرون و غیره به کار رفته است که توجه به این قوه الهی را بیان می نماید. با توجه به اهمیت و جایگاه عقل در معارف اسلامی مقاله حاضر با جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای به روش مقارن به بررسی عقل گرایی در قرآن از دیدگاه آرکون و علامه طباطبایی می پردازد. ثمره تحقیق این قلم آن است که آرکون معنا و مفهوم عقل در قرآن را برخلاف عقل برهانی و استدلالی مدنظر دارد و با دسته بندی عقل اسلامی به سه دوره: شکل گیری اندیشه اسلامی، کلاسیک اسلامی و دوران اسکولاستیک معتقد است؛ عقل اسلامی پیرو وحی بوده، واژه عقل در قرآن بیانگر عبارات احساس گونه و مجاز است که به هیچ وجه استدلال پذیر نیست. و در اعصار بعد از نزول قرآن کریم معارف الهی توسط رئیسان مذاهب به نسل بعد به صورت منقول منتقل شده و خالی از استدلال است، اما علامه طباطبایی عقل قرآنی را به معنای مطابق فطرت بشر بودن تفسیر میکند.
واژگان کلیدی: عقل، قرآن، فطرت، علامه طباطبایی، آرکون